وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ. (طلاق/ ٣)
و هر که بر خدا توکل کند، پس وی او را بس است
همیشه میگیم توکل برخدا و میریم دنبال کارمون اما این توکلی که میگیم واقعا توکلِ؟؟؟
یه داستانی خونده بودم مضمون به نقلش این بود که :یه کوهنوردی توی یکی از کوههای برفی گیرمیافته و بعد از مدتی یه صدایی میشنوه که میگه اگه بخدا اعتماد داری و توکل بهش کردی طناب رو پاره کن اما مردد میشه و میگه اگه طناب رو ببرم که میافتم و میمیرم ...تا اینکه چندروز بعد تن یخ بسته اشو آویزون از طناب پیدا میکنن، اون مرده بود درحالی که فقط یک متر از سطح زمین فاصله داشت....
نمیدونم گاهی با خودم میگم نکنه توکل کردنای ماهم از این نوع باشه میگیم توکل کردیم و اعتماد داریم بخدا ولی اگه همین الان یه ندایی از سمت خدا بیاد که فلان کارونکن یا فلان جایی که میخوای بری رو نرو...انوقت چی؟؟بهش اعتماد میکنیم یا مردد میشیم؟؟
"اساساً کسى که به خدا معرفت دارد، مىداند که به مقتضاى حکمت الهى، امور به واسطه اسباب تحقق مىیابد. گاهى اسباب، مادى و طبیعى است و گاه معنوى است و بسا اسبابى غیرعادى و خارق العاده است. به هر ترتیب حکمت الهى ایجاب مىکند هر پدیدهاى از طریق اسباب خودش محقق گردد از این رو علم و شناخت به خداوند و حکمت او موجب معرفت به مقتضاى حکمتش مىگردد و در نهایت، تکامل انسان بستگى به همین نظام داشته و به واسطه آن بشر در بوته امتحان و آزمایش قرار مىگیرد وگرنه انسان تکامل نمى یابد، زیرا تکامل انسان در گرو انجام وظایف بندگى است"
ادامه ی مطلب رو ازدست ندید:
۲۰ نظر
۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۳