احسن الحدیث

احسن الحدیث

«الله نزّل "أحسن الحدیث " کتاباً متشبها....»(زمر/23)

خدا زیباترین سخن را [به صورت] کتابى متشابه متضمن وعد و وعید نازل کرده است آنان که از پروردگارشان مى‏هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏افتد سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم مى‏گردد این است هدایت‏خدا هر که را بخواهد به آن راه نماید و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (زمر/23)

 حــديـث عـشـق

هر اندازه که دلتان مى‌خواهد بیاموزید اما (بدانید که) تا به علم عمل نکنید خداوند هرگز از آن (علم) به شما سودى نمى‌رساند، زیرا علما به عمل کردن اهتمام مى‌ورزند و نادانان به روایت کردن.

"امام صادق"

"آرشیو حدیث عشق"

 

تــدبــر در قــرآن

آیه قرآن

تلنگـریــ از جنس قرآنـــ

احسن الحدیث

«هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»

«اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد»

فتح/4

"آرشیو تلنگرها"

 حضرت بارانـــ

اوقــات شــرعــي 

اوقات شرعی

۴۷ مطلب با موضوع «با قـرآنـــ» ثبت شده است


...إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ(سوره فاطر/31)

...او به بندگان خود آگاه است، و بیناست.


وقتی تلفن روی آیفون باشد، حاضری هر چیزی را بگویی؟

عالَم روی آیفون است، هم صوتی و هم تصویری!

یعنی خداوند هم صدای ما را میشنود و هم تصویر ما را میبیند.

پس کمی با احتیاط و با ملاحظه رفتار و زندگی کنیم.


۳ نظر ۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۴
احسن الحدیث


لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(واقعه/79)
و جز پاکان نمی‌توانند به آن دست زنند.*

 وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا(مزمل/4)
و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان؛



*(اشاره به پاکیزگی ظاهری که تماس با قرآن باید توام با طهارت باشد) مصداق داشتن وضو ..

 

۰ نظر ۰۳ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۹
احسن الحدیث


از خاک به خاک بینش یک انسان مُلحد است. إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَ نَحْیَا (مومنون/37). ما از خاک بودیم، دوباره خاک می شویم و خبری نیست... این برای یک انسان مُلحد است.

امّا کسی که بینش توحیدی متوسطی دارد، می گوید: ما از خاک برخاستیم. هدف ما لِقاءُ الله است تا به آنجا برسیم و بگوییم: فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی (فجر/29 و 30).

 یک انسان ولی و عارف هم می گوید: من نه از خاکم که به خاک برگردم که حرف مُلحدان است، نه از خاک که به خدا برسم که حرف متوسّطان است؛ بلکه من از خدایم و به سوی خدا – می روم - ، إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَ‌اجِعُونَ (بقره/156).

۰ نظر ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۲:۱۲
احسن الحدیث


وَمَا تَفَرَّ‌قُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ (شوری/14)

آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد؛ و این تفرقه جویی بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود

 

وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ (فلق/5)

- پناه می برم به خدا - از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد می‌ورزد!



تلاش برای بدست آوردن کمالات ارزش است، ولی آرزو و تلاش برای نابود کردن دیگران حسادت است.حسود در برابر اراده و حکمت خدا جهتگیری می کند که چرا به او عطا کرده و به من نداده است.

قرآن ریشه بسیاری از گناهان را «بغیاً /حسادت» می داند.

۳ نظر ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۲
احسن الحدیث


از شیخ بهایی پرسیدند: سخت میگذرد،چه باید کرد؟
 گفت: خودت که میگویی سخت میگذرد، سخت که نمی ماند! پس خدارو شکر که می گذرد و نمی ماند.

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ‌ یسْرً‌ا (انشراح/6)
به یقین با (هر) سختی آسانی است!


۳ نظر ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۲
احسن الحدیث


... وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(سوره آل عمران/آیه134)

 مومنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم در می گذرند وخدا نیکوکاران را دوست دارد


کیفها را در مغازه های کیف فروشی ببین که چقدر زیبا و خوشفرم و خوشقواره ایستاده اند. اگر داخلشان بازکنی میبینی پر از روزنامه باطله اندو وقتی که روزنامه ها را بیرون میریزی از شکل میافتند.

خشم و عصبانیت مثل همان روزنامه باطلهاند؛ وقتی آنها را فرو ببریم شکل پیدا میکنیم، شخصیت پیدا میکنیم.

برای همین، قرآن کریم یکی از ویژگیهای اهل ایمان را فروخوردن خشم میداندوَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ..

یعنی خشم و عصبانیت خود را فرو میبرند.


۲ نظر ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۱
احسن الحدیث


مطرح کردن گناه و کارهای زشت دیگران خواه راست باشد یا دروغ، قبح گناه و حرمت را در جامعه می شکند و دیگران را نیز به ارتکاب آن تشویق می کند.چنین کاری در قرآن، ترویج فحشا و  زشتیها محسوب شده و تهمت به دیگران از مصادیق بارز آن است.


 إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَ‌ةِ ۚ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (سوره نور/19)

کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید!


*یه مثالش میتونه همین پخش شدن فیلم و عکس عروسی ها باشه تواین فضاهای مجازی که بعدش هم بگن خودشون اگه براشون مهم بود پخش نمیکردن اونکه درست ولی منتشر کردنشون میشه چی؟!


۲ نظر ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۴۲
احسن الحدیث


آتش قلیان را روی قلیان درست نمی کنند، در روی منقلی درست میکنند و بعد روی قلیان می گذارند. آتش جهنم هم همینطور است، در جهنم درست نمی کنند، در جای دیگر درست می کنند و آنجا همین دنیا است یعنی هرکس آتش جهنم خودش را خودش تهیه می بیند.


وجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ 

آن روز جهنم آورده میشود یعنی هرکس جهنم خودش را با خودش می آورد،

 

بهشت هم همینطور است. هر کسی بهشت خودش را از اینجا با خودش می برد.اینجا خودت بهشت درست می کنی.مانند حلوا که در مغازه است ولی در مغازه درست نمی کنند. در جای دیگر درست می کنند و مغازه عرضه می کنند.تلخی جهنم و شیرینی بهشت را اینجا درست میکنند.


۱ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۷
احسن الحدیث


زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر می کند که شما تغییر کنید. باورهای محدود کننده ی خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسئول زندگی خودتان می باشید.
إِنَّ اللَّـهَ لَا یُغَیِّرُ‌ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُ‌وا مَا بِأَنفُسِهِمْ (رعد/11)
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.

۲ نظر ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۵۵
احسن الحدیث


فارغ از خطا و گناه ِ فاحش زلیخا در آن ماجرا ، قرآن آن عشق عجیب را از زبان ِ زنان مصری با « قد شغفها حبّا" » روایت می کند.

«شغاف » بر وزن حجاب و نزدیک به همان معنی ست ؛ یکی از لایه ها و پرده های قلب،بعضی گفته اند یعنی جلد و لایه ی بیرونی قلب بعضی گفته اند یعنی سویدا و باطن قلب فرقی نمی کند ؛ در هر حال یعنی این عشق از لایه های بیرونی قلب ِزلیخا گذشت و به عمقش رسید.در یکی از موسوعه های قرآنی در مقابل ِعبارت ِ « قد شغفها حبّا" » آمده : « حرق حبّه شغاف قلبها حتّی وصل الی الفؤاد » ؛یعنی این عشق ، پرده ی قلب زلیخا را شکافت و به فؤاد رسید ؛ به درونی ترین لایه های قلبش ، به اعماق ِ جانش

یعنی عشق ِ یوسف تا عمق جان ِ زلیخا رسوخ کرد... 1

 

بلد نیستم وقتی به در بسته می خورم ، یادم بیاید این قفل حتما" کلید دارد و کلیدش حتما" دست ِ « یکی » هست. یاد گرفته ام تا پشت ِ یک در گیر می کنم ، هزار تا کلید بی ربط را امتحان کنم و در باز نشود و خسته بشوم و درمانده بنشینم پشت ِ در و قفل را نگاه کنم...یکی هست که همه ی کلید ها دست ِ اوست.

کلیدهای عالم ِ غیب ؛ عالمی که فقط با دودوتا چهارتای ما نمی شود درهاش را باز کرد. کلیدهایی که جایشان را به جز او کسی نمی داند ؛ « و عنده المفاتح الغیب لایعلمها الاّ هو ...» 2

گاهی در آن میانه ، بعد از آن که همه ی کلید ها را امتحان کردی و در باز نشد ، وقتی که خسته شدی از درهای بسته ، از گره های کور ، از قفل های باز نشدنی ، وسط ِ مغرب و عشا ، دو دستت را به آسمان بلند کن و بگو تا درهاش را برایت باز کند. بگو تا راه هاش را نشانت بدهد.

بخوان « او » را به اسمش که « فاتح » است ، و « مفاتیح » و « مقالید ِ » عالم در دست ِ اوست ؛

« اللهم انی اسئلک بمفاتح الغیب الّتی لا یعلمها الاّ انت... » 3

بسم الله الرحمن الرحیم

« له مقالید السماوات و الارض یبسط الرزق لمن یشاء ُ و یقدر ُ انه بکل شیء علیم» 4

 

 

1 . سوره ی یوسف آیه ی 30

2. سوره ی انعام آیه 59

3. ذکر قنوت نماز ِ غفیله

4. سوره ی شوری ، آیه 12

منتخب از کتاب ِ برای خاطر آیه ها / نوشته ی مریم روست

۳ نظر ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۸
احسن الحدیث

هدایت به بالا