انس با قرآن
تار و پود و وجود حسن رو قرآن فرا گرفته بود
یه روز دیدم ایستاده و قرآن می خونه
چند قدمی اش بودم که صدای انفجاری بلند شد
نگاش کردم و دیدم بدنش تکه تکه شده
سر از بدنش جدا و روی زمین افتاده بود
اما تا چند لحظه لب های قشنگش داشت قرآن می خوند...
خاطره ای از زندگی شهید حسن قدومش
منبع: کتاب روایت مقدس ، صفحه 61