احسن الحدیث

احسن الحدیث

«الله نزّل "أحسن الحدیث " کتاباً متشبها....»(زمر/23)

خدا زیباترین سخن را [به صورت] کتابى متشابه متضمن وعد و وعید نازل کرده است آنان که از پروردگارشان مى‏هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏افتد سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم مى‏گردد این است هدایت‏خدا هر که را بخواهد به آن راه نماید و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (زمر/23)

 حــديـث عـشـق

هر اندازه که دلتان مى‌خواهد بیاموزید اما (بدانید که) تا به علم عمل نکنید خداوند هرگز از آن (علم) به شما سودى نمى‌رساند، زیرا علما به عمل کردن اهتمام مى‌ورزند و نادانان به روایت کردن.

"امام صادق"

"آرشیو حدیث عشق"

 

تــدبــر در قــرآن

آیه قرآن

تلنگـریــ از جنس قرآنـــ

احسن الحدیث

«هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»

«اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد»

فتح/4

"آرشیو تلنگرها"

 حضرت بارانـــ

اوقــات شــرعــي 

اوقات شرعی

تمسخر

پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۹ ب.ظ


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ(حجرات آیه11)

 اى کسانى که ایمان آورده ‏اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند.


خداوند در این آیه، پس از آنکه مسخره کردن را عملی ناپسند بیان می فرماید ، در ادامه این نکته را گوشزد می کند که شاید آنکس که مسخره اش می کنید از شما بهتر باشد مثلاً

شاید کفش پاره ای  داشته باشد...اما ممکن است از ما بهتر باشد.

شاید قیافه ی زشتی داشته باشد...اما ممکن است از ما بهتر باشد.

شاید منزل کوچکی  داشته باشد ... اما ممکن است از ما بهتر باشد.

شاید قیافه ی مذهبی نداشته باشد ...اما ممکن است از ما بهتر باشد.

و شاید...

و شاید...

آیت الله شیخ مهدی امامی مازندرانی می فرمود:

عده ای از مازندرانی ها برای زیارت به عتبات عالیات وارد شدند. شخص ساده ای دربین آنها بود که اگر چراغ سبز بارگاه حضرت علی(ع) را می دید وبه او ومی گفتند آن نور علی(ع)است باورمی کرد .

بعداز زیارت و درحال برگشت ازحرم ، یکی از افرادکاروان از او پرسید آیا تو برات آزادی از جهنم را گرفتی؟

شخص ساده گفت نه ، مگر شما گرفتید؟

گفتند آری !آن شخص ساده به حرم برگشت که برات آزادی ازجهنم رابگیرد.

همراهان ودوستان هرچی به او گفتندکه ما شوخی کردیم ،او باور نکرد و با همان سادگی و صفای باطن به حرم حضرت علی رفت و کنارضریح نشست وگفت: اینهامن را ساده پنداشته اند! مگرشما هم من را ساده گرفته ای!؟ تا برات آزادی از آتش جهنم راندهید از اینجا نمی روم .

درهمین اثناء ، دستی مُنور به نورسبز از ضریح بیرون آمد و نوشته ای به دست  آن مرد ساده داد که بر روی آن نوشته بود ، اَنتَ بَریءُ مِنَ النّارتو ازآتش دور هستی."[ جرعه ای ازاقیانوس ، صفحه 291]

 

 

۹۴/۰۴/۲۵
احسن الحدیث

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالا