احسن الحدیث

احسن الحدیث

«الله نزّل "أحسن الحدیث " کتاباً متشبها....»(زمر/23)

خدا زیباترین سخن را [به صورت] کتابى متشابه متضمن وعد و وعید نازل کرده است آنان که از پروردگارشان مى‏هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏افتد سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم مى‏گردد این است هدایت‏خدا هر که را بخواهد به آن راه نماید و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (زمر/23)

 حــديـث عـشـق

هر اندازه که دلتان مى‌خواهد بیاموزید اما (بدانید که) تا به علم عمل نکنید خداوند هرگز از آن (علم) به شما سودى نمى‌رساند، زیرا علما به عمل کردن اهتمام مى‌ورزند و نادانان به روایت کردن.

"امام صادق"

"آرشیو حدیث عشق"

 

تــدبــر در قــرآن

آیه قرآن

تلنگـریــ از جنس قرآنـــ

احسن الحدیث

«هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»

«اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد»

فتح/4

"آرشیو تلنگرها"

 حضرت بارانـــ

اوقــات شــرعــي 

اوقات شرعی

۴۷ مطلب با موضوع «با قـرآنـــ» ثبت شده است


فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ

(سوره بقره/279)



وقتی توی فوتبال توپ را شوت میکنی خوب تماشا کن:

توپ که ضربه می خورد بالا میرود،جلو میرود گاهی هم گُل میشود اما پا که ضربه میزند به عقب برمیگردد،با شتاب هم برمیگردد، یادت باشد اگر از سر نامردی زیر حقیقت و آبروی مردم شوت کردی او دیر یا زود بالا میرود و عزیز میشود،اما تو عقب می افتی،این را گفتم که دور نامردی یا به قول قرآن ظلم رو خط بکشی و مرد باشی،من نمیگویم خدا میگوید:


 لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ

نه ستم کن نه ستم بپذیر!

۱۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۴
احسن الحدیث

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏ [ طه / 124]

و هر کس از ذکر من [قرآن و نماز و...] روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى‏کنیم!

۵ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۹
احسن الحدیث


«ما یَلفِظُ مِن قَولٍ إلا لَدَیهِ رَقیبٌ عَتِیدٌ»؛(ق آیه 18)

هیچ ‏کلامی از دهان شما بیرون نمی‏آید، مگر این که نگهبانی آماده است و آن را ‏ضبط می‏کند.‏

 

امام باقر (ع) می فرماید: 

«از اندرزهاى لقمان حکیم به فرزندش این بود که فرزند عزیز!… کسى که مالک زبانخود نباشد، سرانجام پشیمان خواهد گشت. (کلینى،محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۶۴۲)

حواسمون هست دیگه؟؟


پسر جناب شیخ رجبعلی خیاط  -حاج محمود نکوگویان- به نقل از پدر می گوید:

آقا میرزا سید علی نطنزی غروی را دیدم که او را (در برزخ) نگه داشته‌اند و مؤاخذه می‌کنند

 گفتم: چرا تو را نگه داشته‌اند؟

 گفت: داشتم سرحوض وضو می‌گرفتم، باران آمد، گفتم عجب باران به موقعی! حالا مرا نگه داشته‌اند و می‌پرسند: کدام کار ما بی موقع بوده؟(گفتگو با فرزند شیخ رجبعلی خیاط در سایت راسخون یکشنبه، 29 اردیبهشت 1387)

بی اختیار گریه ام گرفت که اگر مرا بخواهند با این دقت مواخذه کنند چه  ...!

 

ان شالله حواسمون باشه

مطالب مرتبط:
۴ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۵
احسن الحدیث


وَ هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُواْ عَنِ السَّیَِّاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُون(سوره شوری آیه 25 ‏ )

و اوست کسى که از بندگانش توبه می ‏پذیرد و از گناهان در می ‏گذرد و آنچه را که می ‏کنید، می ‏داند.


تومسجد دانشگاه حاج آقا یه حرف قشنگی زدن

گفتن ما وقتی میبخشیم میگم خب بخشیدمت ولی برو... بروها... دیگه اینورا نبینمت...

ولی خدا وقتی میبخشه میگه:

بخشیدمت که بیای، صد بار اگر تو به شکستی بازهم بیا .... تو فقط بیا،

یه قدم  هم که بیای من صد قدم میام.... فقط تو برگرد... 


۸ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۷
احسن الحدیث



فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ (‏4) الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ ‏(5) [سوره ماعون]

"پس وای بر نمازگزاران،کسانی که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند"



شیطان که رانده گشت به جز یک خطا نکرد

خود را برای سجده ی آدم رضا نکرد

شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز

کان سجده را بر آدم و این بر خدا نکرد


۷ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۶
احسن الحدیث

 

 


دریافت
مدت زمان: 30 ثانیه 

 

۱۰ نظر ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۱۳
احسن الحدیث



وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً  [اسراء آیه 23]

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!

 

علامه طهرانی در کتاب نور ملکوت قرآن می فرماید:

 یکروز در طهران، براى خرید کتاب، به کتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خرید کتاب آمده، ...کتابهاى لازم را جمع کند؛ و آماده براى خروج شد  که: ناگهان گفت: حبیبم الله. طبیبم الله یارم. یارم. جونم. جونم.

[فهمیدم از صاحب دلان است] گفتم: آقاجان! درویش جان! تنها تنها مخور، رسم أدب نیست!

... در اینحال ساکت شد، و گریه بسیارى کرد؛ و سپس شاد و شاداب شد، و خندید.

گفتم: أحسَنت! آفرین! من حقیر فقیر وامانده هستم. انتظار دعاى شما را دارم!

گفت: الحمدلله راهت خوب است. سیّد! سر به سرما مگذار! من بیچاره وامانده‏ام؛ تو هم بارى روى کول ما میگذارى؟!

گفتم: عنایات از جانب خداوند است. ولى آیا به حسب ظاهر براى این عنایاتى که به شما شده است؛ سبب خاصّى را در نظر دارى؟!

گفت: بلى! من مادر پیرى داشتم، مریض و ناتوان، و چندین سال زمین گیر بود؛ خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برمیآوردم؛ و غذا برایش میپختم؛ و آب وضو برایش حاضر میکردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته‏ هاى او در حضورش بودم. و او بسیار تند و بد اخلاق بود. بَعْضاً فحش میداد؛ و من تحمّل میکردم، و بر روى او تبسّم میکردم. و بهمین جهت عیال اختیار نکردم، با آنکه از سنّ من چهل سال میگذشت. زیرا نگهدارى عیال با این خلقِ مادر مقدور نبود ...  فلهذا به نداشتن زوجه تحمّل کرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.

گهگاهى در أثر تحمّل ناگواریهائى که از وى به من میرسید؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم میزد، و جرقّه‏اى روشن میشد؛ و حال خوش دست میداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.

تا یک شب که زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او میگستردم، تاتنها نباشد، و براى حوائج، نیاز به صدا زدن نداشته ‏باشد در آن شب که من قلقلک را (کوزه را) آب کرده و همیشه در اطاق پهلوى خودم میگذاردم که اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم او در میان شب تاریک آب خواست.

فوراً برخاستم و آب کوزه را در ظرفى ریخته، و باو دادم و گفتم: بگیر، مادر جان!

او که خواب آلود بود؛ و از فوریّت عمل من خبر نداشت؛ چنین تصوّر کرد که: من آب را دیر داده ‏ام؛ فحش غریبى به من داد، و کاسه آب را بر سرم زد. فوراً کاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگیر مادر جان، مرا ببخش، معذرت میخواهم! که ناگهان نفهمیدم چه شد؟

إجمالًا آنکه به آرزوى خود رسیدم؛ و آن برق ها و جرقه‏ها تبدیل به یک عالمى نورانى همچون خورشید درخشان شد؛ و حبیب من، یار من، خداى من، طبیب من، با من سخن گفت. و این حال دیگر قطع نشد؛ و چند سال است که ادامه دارد.  [نور ملکوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندکی تلخیص ]

 

 

۱۳ نظر ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۷
احسن الحدیث

 

 


دریافت

یک دقیقه و چهل و سه ثانیه به حرف رهبر گوش کنیم

 

 

امام صادق(ع):

«هر کس در دوران جوانی قرآن را قرائت کند در حالی که به آن ایمان دارد، قرآن باگوشت و خونش آمیخته می شود»

 

۹ نظر ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۳۷
احسن الحدیث


وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ سوره اعراف-31

بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید 


جمله "کلوا و اشربوا و لا تسرفوا"  که در آیه فوق آمده است ، گر چه بسیارساده به نظر مى رسد، اما امروز ثابت شده است که یکى از مهمترین دستورات بهداشتى همین است.

زیرا تحقیقات دانشمندان به این نتیجه رسیده که سرچشمه بسیارى از بیماریها، غذاهاى اضافى است که به صورت جذب نشده در بدن انسان باقى مى ماند، این مواد اضافى هم بار سنگینى است براى قلب و سایر دستگاه هاى بدن ، و هم منبع آماده اى است براى انواع عفونتها و بیماریها، لذا براى درمان بسیارى از بیماریها، نخستین گام همین است که این مواد مزاحم که در حقیقت زباله هاى تن انسان هستند، سوخته شوند و پاکسازى جسم عملى گردد.

عامل اصلى تشکیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده روى در تغذیه و به اصطلاح پرخورى است.

و راهى براى جلوگیرى از آن جز رعایت اعتدال در غذا نیست مخصوصا در عصر و زمان ما که بیماریهاى گوناگونى مانند بیمارى قند، چربى خون ، تصلب شرائین ، نارسائیهاى کبد و انواع سکته ها، فراوان شده ، افراط در تغذیه با توجه به عدم تحرک جسمانى کافى ، یکى از عوامل اصلى محسوب مى شود، و براى از بین بردن اینگونه بیماریها راهى جز حرکت کافى و میانه روى در تغذیه نیست .

مفسر بزرگ ما، مرحوم طبرسى در مجمع البیان مطلب جالبى نقل مى کند که:

هارون الرشید طبیبى مسیحى داشت که مهارت او در طب معروف بود، روزى این طبیب به یکى از دانشمندان اسلامى گفت : من در کتاب آسمانى شما چیزى از طب نمى یابم ، در حالى که دانش مفید بر دو گونه است : علم ادیان و علم ابدان.

او در پاسخش چنین گفت :خداوند همه دستورات طبى را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است :کلوا و اشربوا و لا تسرفوا : بخورید و بیاشامید و اسراف نکنیدپیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است:

المعدة بیت الادواء و الحمیة رأ س کل دواء و اعط کل بدن ما عودته : معده خانه همه بیماریها است ، و امساک سرآمد همه داروها است و آنچه بدنت را عادت داده اى ( از عادات صحیح و مناسب ) آن را از او دریغ مدار.

طبیب مسیحى هنگامى که این سخن را شنید گفت

ما ترک کتابکم و لا نبیکم لجالینوس طبا!قرآن شما و پیامبرتان براى جالینوس ‍ (طبیب معروف ) طبى باقى نگذارده است .

کسانى که این دستور را ساده فکر مى کنند، خوب است در زندگى خود آن را بیازمایند تا به اهمیت و عمق آن آشنا شوند، و معجزه رعایت این دستور را در سلامت جسم و تن خود ببینند.

 

منبع:

تفسیر نمونه

۱۱ نظر ۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۳۶
احسن الحدیث


الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خلق الانسان عَلَّمَهُ الْبَیانَ...


حضرت علی (ع) می فرماید: المرءُ مخبوء تحت لسانه؛ شخصیت هر کس در پی زبان اوست. (نوری، مستدرک الوسائل ج9،ص 22)

حالا خوبه سالی یه بار همدیگرو میبینن انوقت توی همون نیم ساعت شصت بار به هم تیکه میندازن!یکاری میکنن همین دیدوبازدید نیم ساعته ی سالی یبار رو هم فاکتور بگیرن!! شوخی و جدی هرحرفی رو میزنن جلوی هر فامیل و آشنایی!!بعضیا کلا شخصیتشون شک برانگیزه !! خدا شفاشون بده! یکی از آپشن های ماها ادب، خوبه از این آپشن استفاده کنیم حداقل تیکه هم میندازیم از نوع با ادبش بندازیم والا!

امام باقر (ع) می فرماید:«از اندرزهاى لقمان حکیم به فرزندش این بود که فرزند عزیز! کسى که مالک زبانخود نباشد، سرانجام پشیمان خواهد گشت. (کلینى،محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۶۴۲)


۵ نظر ۰۷ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۲
احسن الحدیث

هدایت به بالا